اطلاعات بیشتر
- نام مکان:
- آرامگاه عطار نیشابوری
- استان:
- خراسان رضوی
- شهرستان:
- نیشابور
معرفی نامه
فریدالدین عطار نیشابوری شاعر و عارف نامی ایران در سال پانصد و چهل هجری دیده به جهان گشود و در سال ششصد و هجده دار فانی را وداع گفت.آرامگاه وی در خیابان عرفان که در نیشابور کنونی واقع است قرار دارد و هر ساله پذیرای بسیاری از علاقمندان به ادب و فرهنگ ایرانی میباشد. آرامگاه عطار از بناهای دوره امیر علیشیر نوایی است و در سده نهم هجری بنا شده است. بنای کنونی آرامگاه دارای هشت ضلع ، گنبدی کاشی کاری شده و همچنین دارای چهار در ورودی میباشد.
در نمای بیرونی این بنا چهار غرفه کاشی کاری شده تعبیه شده است و در وسط بقعه، قبر عطار و یک ستون هشت ترکی با ارتفاعی سه متری ، جود دارد. عطار همانطور که از نامش میتوان حدس زد، در نیشابور دکان عطاری داشت و در حمله مغول به نیشابور کشته شد. وی یکی از پرکارترین شاعران ایرانی محسوب میشود و با توجه به نظر عارفان در زمینه عرفانی از مرتبهای بالایی برخوردار بوده است. نام او "محمد"، لقبش "فریدالدّین" و کنیهاش "ابوحامد" میباشد و در شعرهایش بیشتر عطّار و گاهی نیز فرید تخلص کردهاست.
نام پدر عطّار ابراهیم کدکنی و نام مادرش رابعه بود.او داروسازی و عرفان را از شیخ مجدالدّین بغدادی آموخته بودو به کار عطّاری و درمان بیماران میپرداخت.مزار شیخ عطار هر ساله میزبان عاشقان فرهنگ و ادب ایرانى است که به قصد زیارت، راه نیشابور را در پیش مىگیرند تا در فضایى ..
.مشاهده کامل متن صمیمى و دلپذیر در کنار شیخ پیر خود ساعاتى را سپرى کنند. بىتردید شیخ عطار نیشابورى یکى از عرفاى بزرگ ایران است که با آفریدن آثارى بدیع، مقام خود را جاودان ساخته است. در زیر، قطعاتى از این عارف بزرگ را نقل مىکنیم:نقل است که درویشى در آن میان از او پرسید که : «عشق چیست؟».
گفت : «امروز بینى و فردا و پسفردا». آن روزش بکشتند و دیگر روز بسوختند و سوم روزش به باد بردادند، یعنى عشق این است.خادم در آن حال از وى وصیتى خواست. گفت : «نفس را به چیزى که کردنى بود مشغول دار و اگر نه او تو را به چیزى مشغول گرداند که ناکردنى بود».
پسرش گفت : «مرا وصیتى کن» گفت : «چون جهانیان در اعمال کوشند، تو در چیزى کوش که ذرّهاى از آن به از هزار اعمال انس و جن بود، و آن نیست الا علم حقیقت».پس در راه که مىرفت، مىخرامید، دستاندازان و عیاروار مىرفت با سیزده بند گران. گفتند : «این خرامیدن از چیست؟» گفت : «زیرا که به نحرگاه مىروم» و نعره مىزد و مىگفت :نَدیمى غَیْرُ مَنْسوبٍ اِلى شَیْء مِنَ الْحَیْفِسَقانى مِثْلَ مایَشْرِب کَفِعْلِ الضِّیْفِ بِالضّیْفِمنابع:http://fa.wikipedia.
org/http://www.njavan.com/http://www.mashreghnews.
ir/http://www.mashreghnews.ir/.