اطلاعات بیشتر


نام مکان:
تخت جمشید
استان:
فارس
شهرستان:
مرودشت

معرفی نامه

تخت جمشید ؛پربازدید کننده‌ترین بنای ایرانی؛ مجموعه ای از کاخهای بسیار باشکوه و نام محلی پایتخت داریوش بزرگ است که از لحاظ وسعت، عظمت و شکوه، مهمترین مجموعه باستانی هخامنشی در ایران است و در شمال شهرستان مرودشت در شمال استان فارس (شمال شرقی شیراز) جای دارد. تخت جمشید پایتخت اولین امپراتوری جهانی یعنی هخامنشیان در ایران است که ایرانیان، "پارسه" و یونانیان و به تبع آنها اروپاییان، گاهی آن را «پرسه پلیس»، «پرسَپُلیس» یا «پرسپولیس» (persepolis) می‌خوانند زیرا این کاخهای عظیم سلطنتی در کنار شهر پارسه یا پرسپولیس ساخته شده است اما نام تاریخی آن که در کتیبه‌های کاخ‌ها ثبت شده، پارسَه (parsa) به معنای شهر مردمان پارسی است. کار ساخت پارسه در زمان داریوش بزرگ (حدود 520 ق.م) آغاز شد و به وسیله دیگر شاهان هخامنشی (خشایارشا و اردشیر اول) کامل شد و اتمام آن حدود 120 سال به طول انجامید.

اولین کاوش‌های علمی در تخت جمشید توسط ارنست امیل هرتزفلد آلمانی در ۱۹۳۱ صورت گرفت. وی توسط مؤسسه خاورشناسی دانشگاه شیکاگو فرستاده شده بود. یافته‌های وی هنوز در این مؤسسه نگه‌داری می‌شوند.تخت جمشید در محوطة وسیعی واقع شده که از یک طرف به کوه رحمت (کوه مهر) و از طرف دیگر به مرودشت محدود است و به وسعتی حدود 135000 متر مربع و تماما از سنگ ساخته شده است.

وسعت کامل کاخ‌های تخت جمشید ۱۲۵ هزار متر مربع است.نخست صفه یاتختگاه بلندی را آماده کردند و روی آن تالار آپادانا و پله‌های اصلی و کاخ تچرا را ساختند. پس از داریوش، پسرش خشایارشاه تالار دیگری را بنام تالار هدیش را بنا نمود و طرح بنای تالار صد ستون را ریخت. اردشیر اول تالار صد ستون را تمام کرد.

اردشیر سوم ساختمان دیگری را آغاز کرد که ناتمام ماند. این ساختمانها بر روی پایه هایی ساخته شــده که قسمتـی از آنها صخره‌های عظیم و یکپارچه بوده و یا آنها را در کوه تراشیده اند.معماری تخت جمشید به دلیل استفاده از ستون‌های چوبی مورد توجه قرار گرفته‌است. معماران تخت جمشید فقط زمانی از سنگ استفاده کرده‌اند که بزرگترین سروهای لبنان یا ساج‌های هند اندازه‌های لازم برای تحمل سقف را نداشته‌اند.

در حالی که ته ستون‌ها و سر ستون‌ها از سنگ بوده‌اند. سنگ‌های تخت جمشید در نگاه اول یکپارچه به نظر می‌رسند اما در حقیقت تکه تکه هستند و روی هم سوار شده‌اند. در میان سنگها از هیچ گونه ملاتی استفاده نشده اما در بعضی نقاط، سنگها را با بست‌های آهنی به نام دم چلچله‌ای به هم اتصال داده‌اند و از چفت‌هایی سربی استفاده کرده‌اند. در گذر زمان تعدادی از ستون‌های دروازه کاخ صد ستون در تخت جمشید حوادثی مثل زلزله را پشت سر گذاشته و سر پا مانده‌اند.

راز پایداری آن‌ها مقابل زمین لرزه در محل اتصال این تکه‌هاست، جایی که دو تکه ستون به وسیله سرب مذاب به هم متصل شده‌اند. این سرب علاوه بر محکم کردن اتصال دو تکه ستون، نقش مهمی برای مقاومت سازه در مقابل زمین لرزه داشته‌است. سرب فلز چکش خوار و نرمی است که هنگام بروز زمین لرزه از خودش واکنش نشان داده و خرد نمی‌شود، این همان نقشی است که در ساختمان‌های امروزی و مدرن بر عهده فنر لای ستون‌ها گذاشته می‌شود.مجموعه تخت جمشید شامل هفت کاخ (تالار)، نقوش برجسته، پلکان‌ها، ستون‌ها، و دو آرامگاه سنگی است.

ریشه نامطراحی از تخت جمشید ۱۷۱۳ میلادینام تخت جمشید در زمان ساخت «پارسَه»[۱۳] به معنای «شهر پارسیان» بود. یونانیان آن را پِرسپولیس (به یونانی یعنی «پارسه‌شهر») خوانده‌اند. در فارسی معاصر این بنا را تخت جمشید یا قصر شاهی جمشید پادشاه اسطوره‌ای ایران می‌نامند.در زمان ساسانیان به تخت جمشید سَت ستون (صد ستون) می‌گفتند.

در شاهنامه فردوسی آمده‌است:جمشید پادشاهی عادل و زیبارو بود که نوروز را بر پا داشت و هفتصد سال بر ایران پادشاهی کرد. اورنگ یا تخت شاهی او چنان بزرگ بود که دیوان به دوش می‌کشیدند.صدها سال پس از حمله اسکندر و اعراب و در زمانی که یاد و خاطره پادشاهان هخامنشی فراموش شده بود، مردمی که از نزدیکی خرابه‌های پارسه عبور می‌کردند، تصاویر حکاکی شدهٔ تخت شاهی را می‌دیدند که روی دست مردم بلند شده‌است و از آنجا که نمی‌توانستند خط میخی کتیبه‌های حک شده روی سنگ‌ها را بخوانند، می‌پنداشتند که این همان اورنگ جمشید است که فردوسی در شاهنامه خود از آن یاد کرده‌است. به همین خاطر نام این مکان را تخت جمشید نهادند.

بعدها که باستان‌شناسان توانستند خط میخی کتیبه را ترجمه کنند، متوجه شدند که نام اصلی آن پارسه بوده‌است.در دوره اسلامی این مکان را محترم شمرده و آن را هزار ستون و چهل منار می‌نامیدند و با شخصیت‌هایی چون سلیمان نبی و جمشید ربطش می‌دادند. نام مشهور غربی این محل یعنی پِرسِه پلیس ریشه غریبی دارد. در زبان یونانی، پِرسِه پلیس و یا به صورت شاعرانه آن پِرسِپ تولیس (Perseptolis) لقبی است برای آتنه الهه خرد، صنعت و جنگ که ویران‌کنندهٔ شهرها معنی می‌دهد.

این لقب را آشیل، شاعر یونانی سده پنجم پیش از زادروز، به حالت تجنیس و بازی با لغات، در مورد شهر پارسیان به کار برده‌استسنگ بنای نخستینقدیمی‌ترین بخش تخت جمشید بر پایهٔ یافته‌های باستان‌شناسی مربوط به سال ۵۱۸ پیش از میلاد است. آنگونه که در منابع متعدد و گوناگون تاریخی آمده‌است ساخت تخت جمشید در حدود ۲۵ قرن پیش در دامنه غربی کوه رحمت یا میترا یا مهر و در زمان داریوش بزرگ آغاز گردید و سپس توسط جانشینان وی با تغییراتی در بنای اولیه آن ادامه یافت. بر اساس خشت‌نوشته‌های کشف شده در تخت جمشید در ساخت این بنای با شکوه معماران، هنرمندان، استادکاران، کارگران، زنان و مردان بی‌شماری شرکت داشتند که علاوه بر دریافت حقوق از مزایای بیمهٔ کارگری نیز استفاده می‌کردند. ساخت این مجموعهٔ بزرگ و زیبا بنا به روایتی ۱۲۰ سال به طول انجامید.

یکی از هنرهای معماری در تخت جمشید این است که نسبت ارتفاع سر درها به عرض آنها و همین طور نسبت ارتفاع ستون‌ها به فاصلهٔ بین دو ستون نسبت طلایی است. نسبت طلایی نسبت مهمی در هندسه است که در طبیعت وجود دارد. این نشانگر هنر ایرانیان باستان در معماری است.معماران و هنرمندانمعماران، هنرمندان و متخصصان در ساخت تخت جمشید از ملل مختلف زیر نفوذ شاهان هخامنشیان مانند آشوریان، مصریان، اوراتوئیان، بابلیان، لودیان، ایونیان، هندوان، سکائیان و غیره تشکیل می‌شدند.

معماری حرفه‌ایدر گذر زمان تعدادی از ستون‌های دروازه کاخ صد ستون در تخت جمشید حوادثی مثل زلزله را پشت سر گذاشته و سر پا مانده‌اند. آن‌ها در نگاه اول یکپارچه به نظر می‌رسند اما در حقیقت تکه‌تکه هستند و روی هم سوار شده‌اند. راز پایداری آن‌ها مقابل زمین لرزه در محل اتصال این تکه‌هاست، جایی که دو تکه ستون به وسیله سرب مذاب به هم متصل شده‌اند. این سرب علاوه بر محکم کردن اتصال دو تکه ستون، نقش مهمی برای مقاومت سازه در مقابل زمین لرزه داشته‌است.

سرب فلز چکش خوار و نرمی است که هنگام بروز زمین لرزه از خودش واکنش نشان داده و خرد نمی‌شود، این همان نقشی است که در ساختمان‌های امروزی و مدرن بر عهده فنر لای ستون‌ها گذاشته می‌شود.آرایش نقوشمعماران و هنرمندانی که در ساخت تخت جمشید نقش داشتند، نقش‌ها را از سه طریق می‌آراستند. یکی چسباندن فلزهای گران‌بها به صورت رویهٔ تاج، گوشوار، طوق، یاره و نظایر آن به اصل نقش و توسط سوراخ‌هایی که در دو طرف شی مورد نظر برای گوهرنشانی می‌کندند. دوم نگاریدن و نقر کردن تزئینات اصلی لباس، تاج و کلاه با سوزن، به نحوی بسیار ظریف که نمونهٔ آن بر درگاه‌های کاخ داریوش (تچر) و حرمسرا وجود دارد.

سوم رنگ‌آمیزی، که نمونه‌هایی از آن در کاخ سه دری و صد ستون موجود استمجموعه تخت جمشید شامل هفت کاخ (تالار)، نقوش برجسته، پلکان‌ها، ستون‌ها، و دو آرامگاه سنگی است.بست فلزی به جای ملاتبرای روی هم گذاشتن سنگ‌ها ملاتی به کار برده نمی‌شده، بلکه دو سطح برهم چسبیده را چنان می‌تراشیده‌اند که صاف می‌شده و به خوبی روی یک دیگر سوار می‌گشته‌اند، فقط قسمت میانی دو سطح را زبره‌تراش باقی می‌گذارده‌اند تا هر دو سطح خوب به هم بچسبند. برای پیوستن سنگ‌ها، علائم زیادی به کار می‌برده‌اند. مثلاً روی ستونی که می‌خواستند به پا کنند، چند علامت یکسان بر لبه قطعات مجاور هم، پیش از آن که بالا برده شوند، حک می‌کردند و این نقاط در سوار کردن قطعات بر روی هم می‌افتادند و خط دلخواه و طرح مورد نظر درست می‌شد.

عمل پیوستن به چند راه انجام می‌گرفت، یکی قفل و جفت بود، که قسمتی از یک تخته سنگ را برجسته ساخته و به همان نسبت یک گودی در تخته سنگ دیگر می‌کندند و دو سنگ را به هم می‌چسباندند، اماراهی که بیشتر مورد استفاده قرار می‌گرفت این بود که در دو سنگ مجاور دو گودی همانند و مرتبط می‌کندند و آن‌ها را با میله آهنی به هم بسته و روی آن سرب مذاب ریخته و صیقل می‌دادند، این بست‌ها به صورت دم چلچله‌ای، استوانه، قلمی و سرتبری ساخته می‌شدند.پلکان‌های ورودی سکو و دروازهٔ مللورود سکو، دو پلکان است که روبروی یکدیگر و در بخش شمال غربی مجموعه قرار دارند که همچون دستانی است که آرنج خویش را خم کرده و بر آن است تا مشتاقان خود را از زمین بلند بکند و در سینهٔ خود جای دهد. این پلکان‌ها از هر طرف ۱۱۱ پلهٔ پهن و کوتاه (به ارتفاع ۱۰ سانتیمتر) دارند. بر خلاف عقیدهٔ بسیاری از مورخین که مدعی بودند ارتفاع کم پله‌ها به خاطر این بوده که اسب‌ها نیز بتوانند از پله‌ها بالا بروند، پله‌ها را کوتاهتر از معمول ساخته‌اند تا راحتی و ابهت میهمانان (که تصاویرشان با لباسهای فاخر و بلند بر دیوارهای تخت جمشید نقش بسته) هنگام بالا رفتن حفظ شود.

بالای پلکان‌ها، بنای ورودی تخت جمشید، دروازه بزرگ یا دروازهٔ خشایارشا یا دروازه ملل، قرار گرفته‌است. ارتفاع این بنا ۱۰ متر است. این بنا یک ورودی اصلی و دو خروجی داشته‌است که امروزه بقایای دروازه‌های آن برجاست. بر دروازهٔ غربی و شرقی طرح مردان بالدار و بر و طرح دو گاو سنگی با سر انسانی حجاری شده‌است.

این دروازه‌ها در قسمت فوقانی با شش کتیبهٔ میخی تزیین یافته‌اند. این کتیبه‌ها پس از ذکر نام اهورامزدا به اختصار بیان می‌کند که: «هر چه بدیده زیباست، به خواست اورمزد انجام پذیرفته‌است.» دو دروازه خروجی یکی رو به جنوب و دیگری رو به شرق قرار دارند و دروازه جنوبی رو به کاخ آپادانا، یا کاخ بزرگ بار، دارد.پلکان‌های کاخ آپاداناجزئیات حجاری‌های پلکان روبه‌شمال کاخ آپادانا که نظامیان هخامنشی و مادی را نمایش می‌دهد.

کاخ آپادانا در شمال و شرق دارای دو مجموعه پلکان است. پلکان‌های شرقی این کاخ که از دو پلکان - یکی رو به شمال و یکی رو به جنوب - تشکیل شده‌اند، نقوش حجاری‌شده‌ای را در دیوار کنارهٔ خود دارند. پلکان رو به شمال نقش‌هایی از فرماندهان عالی‌رتبهٔ نظامی مادی و پارسی دارد در حالی که گل‌های نیلوفر آبی را در دست دارند، حجاری شده‌است. در جلوی فرماندهان نظامی افراد گارد جاویدان در حال ادای احترام دیده می‌شوند.

در ردیف فوقانی همین دیواره، نقش افرادی در حالی که هدایایی به همراه دارند و به کاخ نزدیک می‌شوند، دیده می‌شود.بر دیوارهٔ پلکان رو به جنوب تصاویری از نمایندگان کشورهای مختلف به همراه هدایایی که در دست دارند دیده می‌شود.کاخ آپاداناسنگ‌نگاره هدیه‌آوران لودیه‌ای که در حال حمل پیشکش‌های خود برای پادشاه هخامنشی هستند. این سنگ‌نگاره در یکی از پلکان‌های کاخ آپادانای تخت جمشید سنگ‌تراشی شده‌است.

کاخ آپادانا از قدیمی‌ترین کاخ‌های تخت جمشید است. این کاخ که به فرمان داریوش بزرگ بنا شده‌است، برای برگزاری جشن‌های نوروزی و پذیرش نمایندگان کشورهای وابسته به حضور پادشاه استفاده می‌شده‌است. این کاخ توسط پلکانی در قسمت جنوب غربی آن به «کاخ تچرا» یا «کاخ آینه» ارتباط می‌یابد. کاخ آپادانا از ۷۲ ستون تشکیل شده‌است که در حال حاضر ۱۴ ستون آن پابرجاست ته ستونهای ایوان کاخ گرد ولی ته ستونهای داخل کاخ مربع شکل است.

کاخ تچرتچر یا تچرا به معنای خانه زمستانی است. این کاخ نیز به فرمان داریوش کبیر بنا شده و کاخ اختصاصی وی بوده‌است. روی کتیبه‌ای آمده: «من داریوش این تچر را ساختم.» این کاخ یک موزه خط به شمار می‌رود از پارسی باستان گرفته در این کاخ کتیبه وجود دارد تا خطوط پهلوی بالای ستون‌ها از نمای جلویی‌های مصری استفاده شده‌است.

قسمت اصلی کاخ توسط داریوش بزرگ و ایوان و پلکان سنگی جنوبی توسط خشایارشا و پلکان سنگی غربی توسط اردشیر دوم بنا شده‌است.کاخ روی صفه‌ای به بلندی ۲٬۴ متر ساخته شده است. مساحت کاخ ۲۹ در ۴۰ متر و اتاق مرکزی آن مربعی به ضلع پانزده متر است. دوازده ستون در آن به کار رفته بوده است.

چارچوب درها با نقش برجسته‌هایی تزیین شده است که پادشاه و دو ملازمش را به تصویر می‌کشد که یکی سایه بان و دیگری شال حمل می‌کند. نقش برجسته‌های راه پله‌ای دیگر، خدمتکاران را در حال بردن حیوانات و ظرف‌های سرپوشیده برای برپایی ضیافت نشان می‌دهند. قرنیزهای گچبری شده از روی نمونهٔ مصری و سنگ‌هایی که مانند آیینه صیقل یافته‌اند، از جملهٔ بخش‌های استثنایی این بنا هستند. بنا بر نظر کرفتر، احتمالأ در جنوب کاخ داریوش باغی وجود داشته است.

کاخ هدیشنوشتار اصلی: کاخ هدیشاین کاخ که کاخ خصوصی خشایارشا بوده‌است در مرتفع‌ترین قسمت صفهٔ تخت جمشید قرار دارد. این کاخ از طریق دو مجموعه پلکان به کاخ ملکه ارتباط دارد.احتمال می‌رود آتش‌سوزی از این مکان شروع شده باشد به خاطر نفرتی که آتنی‌ها از خشایارشا داشتند به خاطر به آتش کشیده شدن آتن به دست وی. رنگ زرد سنگ‌ها نشان دهنده تمام شدن آب درون سنگ‌ها به خاطر حرارت است.

اینجا مکان کوچکی بوده ۶*۶ ستون قرار داشته‌است. به خاطر ویرانی شدید اطلاعات زیادی در مورد این کاخ در دسترس نیست خیلی‌ها از اینجا به عنوان کاخ مرموز نام برده‌اند.هدیش به معنای جای بلند است و چون خشایارشا نام زن دوم او هدیش بوده‌است نام کاخ خود را هدیش می‌گذارد این کاخ در جنوبی‌ترین قسمت صفه قرار دارد و قسمت‌های زیادی از کف از خود کوه‌است.تخت جمشیدکاخ ملکهاین کاخ توسط خشایارشا ساخته شده‌است و به نسبت سایر بناها در ارتفاع پایین‌تری قرار گرفته‌است.

بخشی از این کاخ در سال ۱۹۳۱ توسط شرق‌شناس مشهور، پروفسور ارنست امیل هرتزفلد، خاکبرداری و از نو تجدیدبنا شد و امروزه به عنوان موزه و ادارهٔ مرکزی تأسیسات تخت جمشید مورد استفاده قرار گرفته‌است.کاخ هکاخ ه یا کاخ اچ یکی از کاخ‌های تخت جمشید است که در جنوب‌غربی تخت‌گاه و در غرب کاخ هدیش قرار گرفته‌است. پلکان منقوشی که از دو جانب به این کاخ راهبر است، اکنون حالتی نیمه ویران دارد. پلکان اصلی به گواهی قطعه مکتوبی که از آن به جای مانده، به بنایی تعلق دارد که خشایارشا آغاز و اردشیر یکم آن را تمام کرده‌است.

کاخ سه‌درکاخ سه‌در، تالار شورا، دروازه شاهان، سه‌دروازه، سه دری یا کاخ مرکزی، در مرکز کوشک شاهی تخت‌جمشید قرار دارد. این کاخ توسط سه درگاه و چند راهرو به کاخ‌های دیگر راه می‌یابد و از این جهت آن را کاخ مرکزی و یا سه دری نیز می‌خوانند. چون بر پلکان‌های این کاخ، نجیب‌زادگان پارسی را نقش کرده‌اند که به حالتی دوستانه و غیر رسمی، برای ملاقات فرمانروا می‌روند و نیز به سبب نوع کاربری و موقعیت کاخ، گاهی آن را تالار شورا نیز نامیده‌اند. پیشتر بنای این کاخ را به داریوش بزرگ نسبت می‌دادند، اما دلایلی در درست است که ساخت کامل آن به وسیله اردشیر یکم صورت گرفته بوده‌است.

کاخ صدستونوسعت این کاخ در حدود ۴۶۰۰۰ فوت مربع (حدود ۴۳۰۰ متر مربع) است و سقف آن به‌وسیلهٔ صد ستون که هر کدام ۱۴ متر ارتفاع داشته‌اند، بالا نگه داشته می‌شده‌است.کاخ شورابه این مکان کاخ شورا یا تالار مرکزی می‌گویند. احتمالاً شاه در اینجا با بزرگان به بحث و مشورت می‌پرداخته‌است. با توجه به نقوش حجاری شده، از یکی از دروازه‌ها شاه وارد می‌شده و از دو دروازه دیگر خارج می‌شده‌است.

به این دلیل به این جا کاخ شورا می‌گویند که در اینجا دو سرستون انسان وجود داشته که جاهای دیگری نیست و سر انسان سمبل تفکر است.ساختمان خزانهٔ شاهنشاهیاین مجموعه مشتمل بر یک تالار ۹۹ ستونی، یک تالار صد ستونی، تعدادی سالن، اتاق و دو حیاط خلوت است. مجموعه ساختمان‌های خزانه توسط حصاری ضخیم و خیابانی پهن از مابقی قسمت‌ها جدا می‌شده‌است. بر اساس روایت مورخین یونان باستان پس از سقوط تخت جمشید اسکندر طلا، نقره و اشیای قیمتی خزانه تخت جمشید را که بزرگترین خزانه هخامنشیان بوده‌است با سه هزار شتر و تعداد زیادی اسب و قاطر به محل دیگری انتقال داده‌است.

خزانه به فرمان داریوش بزرگ بنا شد و خشایارشا در آن اصلاحاتی به عمل آورده‌است. اکثر ظروف، مجسمه‌ها و به خصوص هشت لوح سنگی معروف خشایارشا از این محل به دست آمده‌است. در حفاری‌های علمی گذشته در این محل نیز تعداد زیادی الواح گلی به خط میخی و زبان عیلامی مربوط به دستمزد کارگران به دست آمده‌است. مجلس بارعام شاهی که در همین محل کشف شده، خشایارشا (نه داریوش بزرگ که پیشتر می‌پنداشتند) را نشان می‌دهد که با لباس تمام رسمی بر تخت نشسته‌است.

عصای شاهی را در دست راست و گل نیلوفر آبی (لوتوس) را که نشانهٔ شاهان هخامنشی است به دست چپ گرفته‌است. پشت سر شاه ولیعهد با گل نیلوفر آبی در دست چپ ایستاده و دست راست خود را باحالت احترام بالا نگاه داشته‌است. سپس یکی از خواجگان دربار و بعد از او اسلحه‌دار شاه ایستاده‌اند. در مقابل شاه دو عودسوز قرار دارند و رییس تشریفات به حالت احترام گزارش می‌دهد.

مراسم زیر یک شادروان (چادر سلطنتی) انجام می‌گرفته که در اطراف آن چهار نگهبان حضور دارند. بر اساس تحقیقات به عمل آمده جایگاه اصلی این نقش، بخش مرکزی پلکان آپادانا بوده‌است.منابع :persepolis.ir ,wikipedia.

org ,tabnak.ir , daneshnameh.roshd.ir.