اطلاعات بیشتر


نام مکان:
آرامگاه استر و مردخای
استان:
همدان
شهرستان:
همدان

معرفی نامه

آدرس : همدان، ابتدای خیابان شریعتیمقبره استر و مردخای در همدان از لحاظ عبادی جزء مهمترین زیارتگاه‌های یهودیان ایران و جهان محسوب می‌شود و همواره در نزد یهودیان مقام بالایی را دارا می‌باشد و از دیرباز از آنان (استر و مردخای) به عنوان ناجیان و پیامبران قوم یهود یاد می‌شوند و به عنوان یک اسطوره توانسته اند عامل مهمی در شکل گیری و تداوم حضور جامعه یهودی در ایران به ویژه در همدان به شمار آیند.سالهاست، مقبره استر و مردخای جزء آثار میراث فرهنگی ایران به ثبت رسیده است. محل آن در گورستان قدیمی یهودیان در مرکز شهر همدان، ابتدای خیابان شریعتی قرار دارد.گنبد روی آرامگاه برگرفته از سبک بناهای اسلامی می‌باشد، مصالح ساختمانی آن متشکل از سنگ و آجر که در دوران مغول (قرن هفتم) در زمان صدارت سعدالدوله بر روی ساختمان قدیمی‌تری که متعلق به قرن سوم هجری بوده بنا شده است ضمن آنکه از دیرباز یهودیان، بخش هایی از زمین‌های اطراف آن را به عنوان قبرستان استفاده می‌بردند.

در دوران قاجاریه بخشی از این قبرستان توسط یکی از ملاکان بزرگ متصرف گردید، که بعد از شکایت حبرای وقت (انجمن) به شخص ناصرالدین شاه و دخالت وی، در عوض آن زمینی دیگری جهت قبرستان در سمت دیگر زیارتگاه به جامعه یهودیان همدان واگذار گردید، همچنین در زمان حکومت رضا شاه به جهت ایجاد طرح خیابان کشی، آرامگاه محدود و بخش اعظم آن به پارک تبدیل گردید.نمای ...

مشاهده کامل متن داخلی زیارتگاه متشکل از : مدخل ورودی، دهلیز، مقبره، ایوان و شاه نشین می‌باشد. در وسط اطاقی مربعی شکل، بروی دو مقبره، دو صندوق منبت کاری شده نفیسی خود نمایی می‌کند.صندوقی که دارای قدمت بیشتری است و در ضلع جنوبی قرار گرفته متعلق به استر می‌باشد . اطراف صندوق متونی با خطوط عبری، مزین شده و به نوعی اشاره شده به ساختن این صندوق.

صندوق دوم که تقریبا شبیه صندوق استر می‌باشد متعلق به مردخای می‌باشد که توسط استاد عنایت الله ابن حضرت قلی تویسرکانی یکی از منبت کاران برجسته در سال 1300 (متعلق به قرن هشتم و نهم) ساخته شده است.همچنین بر بالای دیوار مقبره نیز، کتیبه ای گچ بری با خط برجسته‌ی عبری نقش گرفته. با بررسی کتب مذهبی یهودیان به ویژه مگیلت (طومار) استر و نیز نوشته‌های مورخین یونانی راجع به داستان استر و مردخای به ویژه در مورد هویت مدفونین این بقعه به ویژه شخص اخشوروش، تاکنون نظرات مهمی بیان شده است.در تاریخ یونان باستان نام اخشوروش، اسیروس ترجمه شده است و بیشتر روایت آن به شرح احوالات خشایار شاه و گاهی هم به اردشیر نسبت داده شده.

در طومار استر سال واقعه را چهل سال بعد از آزادی و مهاجرت از بابل ذکر نموده است ، به عبارتی در زمان داریوش اول یا داریوش بزرگ، این گونه اشاره شده، وقتی پادشاه در حال مستی از همسرش (وشتی) می‌خواهد که در میان مدعوین حضور یابد، ملکه ازاین امر امتناع می‌کند و از آمدن خودداری می‌کند.از سوی دیگر طبق مستندها و باور برخی از مورخین خشایارشاه فرزند داریوش بزرگ هخامنشی بود و در مراسم جشن‌های سلطنتی بر همسر خود خشم گرفت و به جای او یک دختر یهودی را به نام استر به عنوان ملکه ایران برگزید.هردوت تاریخ نگار یونانی می‌نویسد که داریوش از همسر اول خود که دختر کوروش کبیر بوده جدا شده.در روایتی دیگر اینگونه بیان شده:اردشیر پسر خشایار، «اردوان» با دختری از یهود به نام استر که خواهر زاده یکی از درباریان یعنی مردخای بوده، ازدواج کرد.

به این ترتیب یهودیان در دربار اردشیر نفوذ بیشتری را کسب نمودنند. در این میان یکی از درباریان با نفوذ و با قدرت به نام هامان نسبت به نفوذ روز افزون یهودیان حسادت نمود و از این رو موفق می‌شود با نیرنگ فرمان قتل عام یهودیان را از شخص شاه بگیرد.اما با هبستگی یهودیان به ویژه با سیاست‌های مدبرانه مردخای و فداکاری دختر عمویش استر، این توطئه شوم عقیم می‌ماند.به عبارتی معجزه ای با نام پوریم به وقوع پیوست.

یهودیان جهان قرنهاست، پوریم را در شرایط مختلف به یاد آورده و گرامی می‌دارند.در فرهنگ لغت پارسی واژه پوریم از ریشه پور به معنی قرعه آورده شده است رسم است. همه ساله در روز سیزدهم ماه آدار، به یاد سه روز روزه داری یهودیان در آن دوران، یک روز تعنیت می‌گیرند و در شب سیزدهم و روز چهاردهم ماه آدار مگیلای استر (شرح وقایع) را از روی طومار مخصوصی می‌خوانند و مراسم جشن پوریم را با قرعه‌ها برگزار می‌کنند.با وجود آنکه مورخین تضادهایی را در هویت خشایارشاه بیان نموده اند، اما در مگیلت استر، سریعا نام پادشاه را اخشوروش ذکر نموده و نیز جد پدری استر و مردخای را از اسباط بنه اسرائیل ذکر نموده است.

در کتاب حبیب لوی نیز، اسامی ذکر شده در مگیلای استر (طومار) را جزو خدایان بابلی ذکر نموده.ناگفته نماند، در زمان کمبوجه فرمان کوروش بزرگ برای ساختن معبد مقدس (دوم) در اورشلیم متوقف گردید. اما در زمان داریوش بزرگ مجددا فرمانی مبنی بر آغاز فعالیت‌ها صادر گردید و در سال ششم شاهنشاهی داریوش ساختمان معبد به اتمام رسید و همین امر باعث ایجاد نوعی احساس الفت و احترام از جانب یهودیان نسبت به داریوش گردید.عزرا و نحمیا انبیای یهود و وقایع نگار زمان هخامنشی، دستور تمام کردن ساختمان معبد دوم را توسط داریوش به نگارش در آورده اند.

ضمن آنکه، یادآور شدن هنگام صدور فرمان (در آن جلسه) ملکه هم حضور داشت. اگر چه نام ملکه مشخص نشده، ولی حدیث زده می‌شود آن ملکه احتمالا استر باشد.منابع مورد استفاده:برگرفته از یادداشت‌های بیژن آصف، دکتر کوروس کیوانی و مجله بینا http://www.7dorim.

com/tasavir/Ziyarat_Estermordekhay.asp.